در سرنوشت هر ملت، و در تاریخ هنر، گاه اثری چنان روح زمانه را تصویر میکند، و چنان بیانگر حس و جان مردمان است که بهعنوان جزئی پایدار از فرهنگ و تاریخ یک ملت، همواره برجا میماند.
تران? «مرا ببوس» چنین بود.
دو نسل از جامع? ما، درد و حزن و اندوه، و شکست و مرگ خود را با تران? «مرا ببوس»، و با صدای «حسن گلنراقی» گریستند.
از سال 1332، و ضرب? کودتایی که به نهضت ملی، و امید ملتی برای راهایی پایان داد، چیزی نگذشته بود که برای نخستین بار از رادیو ایران آنزمان، و در برنام? «شما و رادیو»، آهنگی پخش شد که سالهای وسال، ذهن و زبان جوانان آن روزگاران را به زمزم? مکرر خود وا داشت. تران? «مرا ببوس»، اثری با صدای «حسن گلنراقی»، با آهنگی از ساختههای «مجید وفادار»، همراه با ویلون «پرویز یاحقی» و پیانوی «مشیرهمایون شهردار».
پیش از پخش ترانه، گویند? برنامه، «کمال مستجابالدعوه» اعلام کرد: «این تصنیف در یک محفل خصوصی ضبط شده، که بهدلیل جذابیت خاص آن به پخش آن مبادرت میورزیم.»
امروزه میدانیم که منظور از «محفل خصوصی»، همان جلس? ضبط تست صدای «گلنراقی» در استودیوی شماره 8 رادیو تهران است که بدون آمادگی کامل نوازندگان و خواننده انجام شده بود.
«پرویز خطیبى» نمایشنامهنویس، طنز پردار و برنامهساز معروف رادیو ایران، در مجموعه خاطرات خود از جمع هنرمندان که در کتابی با عنوان «خاطراتی از هنرمندان» بهچاپ رسیده، درباره ضبط تران? «مرا ببوس» مىنویسد:
«. . . یک روز که اعضاى ارکستر بزرگ رادیو در استودیو شماره 8 جمع شده بودند و انتظار روحالله خالقى را مىکشیدند، حسن گلنراقى به دیدار پرویز یاحقى آمد. حسن فرزند یکى از تجار معتبر بازار بود که با اکثر هنرمندان دوستى و رفاقت داشت. . . او را به استودیو راهنمایى مىکنند، در آنجا پرویز یاحقى با ویولن، و یکى از نوازندگان با پیانو مشغول نواختن آهنگ «مرا ببوس» بودند.
پرویز که چشمش به گلنراقی میافتد، میگوید: به این آهنگ گوش بده! گلنراقی یکى دو بار به آهنگ گوش میدهد و آن را زیر لب زمزمه میکند، و در این ضمن مسئول ضبط برنامه موسیقی که پشت دستگاه نشسته بود، دستگاه را به راه میاندازد و این قطعه را بیآنکه کسی متوجه شود، ضبط میکند. . . » [خاطراتی از هنرمندن، پرویز خطیبی، به کوشش فیروزه خطیبی، صفح? 77]
از چگونگی ضبط این ترانه، در کتاب خاطرات هنری «اسماعیل نواب صفا» ترانهسرای معاصر، که با نام «قص? شمع» انتشار یافته روایت دیگری میخوانیم. او به نقل از «عباس فروتن» که در سال 1336، تنظیم برنام? «شما و رادیو» که روزهای جمعه از رادیو پخش میشد را به عهده داشت، مینویسد:
«. . . روزی آقای «مهدی سهیلی» که با آقای «گلنراقی» دوست بود، ایشان را نزد من آورد و اظهار داشت، آهنگ جالبی آقای «مجید وفادار» ساخته که شعر آن از آقای «حیدر رقابی» میباشد و آقای «گلنراقی» آنرا بهخوبی اجرا میکند، وقتی آن را خواندند، متوجه شدم که کار تازه و بسیار جالبی است و برای پخش در برنامه «شما و رادیو» خیلی تناسب دارد. آقای «وفادار» حضور نداشت. ولی آقایان «مشیرهمایون» و «پرویز یاحقی» حاضر بودند. پس از تمرین، آقای «گلنراقی» همراه با پیانوی «مشیرهمایون»، و ویولن «یاحقی» برای نخستین بار اجرا کرد و روز جمعه از رادیو پخش شد و مورد استقبال فراوان قرار گرفت. . .»
[قص? شمع، خاطرات هنری اسماعیل نواب صفا، صفح? 105]
باری، تران? «مرا ببوس» با صدای «گلنراقی»، ضبط و اجرائی دوباره نشد. هر چه بود و هست، همه از همان نسخهای است که در استودیوی شماره 8 رادیو ایران، در میدان ارک تهران ضبط شده. «مرا ببوس» با همان شکل و کیفیت، هنوز هم محبوبترین آهنگ جوانان ده? چهل و پنجاه بهشمار میرود.
در همان ایام، مردمان گفتند و باور کردند که شعر این تران? غمگین و درعین حال شورانگیز را سرهنگ ژاندارمرى «عزت الله سیامک»، از رهبران سازمان نظامی حزب توده ایران، پیش از اعدام در27 مهر ماه 1333 در زندان و در وصف سرنوشت غمانگیز افسرانی که اعدام میشدند، سروده است. عدهای نیز بر این تصور بودند که این ترانه را سرهنگ دوم توپخانه «محمدعلى مبشری» عضو دیگری از رهبری این سازمان، در وصف «سرهنگ سیامک» در آخرین دیدار خود با دخترش در شب قبل از اعدام سروده است.
گرچه بعدها «گلنراقی» خوانند? این ترانه، در مصاحبهای با «ایرج طیبی» در مجل? «روشنفکر»، در پی تکذیب این موضوع، برای اولین بار اعلام کرد که شاعر این ترانه دکتر «حیدر رقابی»از استادان رشت? ادبیات دانشگاه تهران است، اما آن باور هنوز هم با بسیاری از ما هست و ای بسا که خواهد ماند.
سرایند? شعر تران? «مرا ببوس» که بود؟
خلق به بانگ «مرا ببوس» تو برخاست
شهر به ساز «مرا ببوس» تو رقصید
هر که به هر کس رسید نام تو پرسید
هر که دلی داشت بوسه داد و ببوسید